نقطه ی خاموش نقشه
yeganeh. dokht
۱۴۰۴/۳/۲۴، ۱۵:۵۵
ساعت چهار صبح از شدت استرس تمام بدنم میلرزید با اضطراب یکییکی شمارهی اطرافیانم رو میگرفتم تا فقط مطمئن بشم که حالشون خوبه
بابام برای یه کاری رفته سفر و قرار بود امروز برگرده ولی الان در دسترس نیست مامانمم با این اوضاع عجیب و غریب سه تا شیفت شب پشت سر هم بهش دادن بدون حتی یه لحظه مرخصی
فشار روحی این روزها نفس کشیدن رو برام سخت کرده امشبم فقط من و خواهرم تو خونهایم دور از آدمای مهم زندگیمون و هیچ خبری نداریم که کجان یا تو چه وضعیتی هستن
راستش نمیدونم این کشور کی قراره روی آرامش رو ببینه کی قراره یه روز فقط یه روز بدون اضطراب و دلهره بگذره چرا همیشه مشکل مال این تکهی نقشهست
خستهام واقعاً دیگه طاقت شنیدن هیچ خبر تازهای رو ندارم
ای وای من 🥲🥲
من جسمی خوبم ، ولی روحم غمگینه و نگرانم