پولاریس

مینویسم زیرا این تنها یادآور وجود من است

چیزهایی که از خود دریغ کردیم..ازما دریغ کردند!

yeganeh. dokht ۱۳۹۹/۵/۲۰، ۱۶:۳۲

گوشه ای نشسته بودم و اشک می ریختم با بی تفاوتی تمام به چشمانم خیره شد و گفت گریه نکن و رفت!

به همین راحتی ...

این رفتارش باعث شد بیشتر از قبل دلتنگ کودکی ام شوم آن موقع همه چیز فرق داشت تنها چیزی که در گذر زمان تغییر نکرده بود وجود  آدمهای زندگیم بود !

آری ! وجودشان!

در کنارم  زندگی میکنند قدم میزنند و نفس میکشند اما هیچکدام مثل قبل نیستند گاهی وقت ها با خود  فکر میکنم  که آیا آنها از ابتدا بدین گونه بودند و من تعبیر دیگری از آنها برای خود داشتم یا من تغییر کردم یا اینکه عشق آنها نسیه ای بیش نبوده!

و در کودکی ام عشق را از آنها را به نسیه گرفتم و حال در بزرگسالی ام با بی تفاوتی شان باید مبلغش را بپردازم !

اما تا به کی؟!20 سال؟یا 40 سال دیگر؟

چگونه میتوانم تا آن موقع تاب بیاورم ؟اگر در راه زندگیم باز هم عشق و محبت بیشتری را به نسیه بگیرم چه؟در آن صورت بدهکار و دلشکسته از دنیا خواهم رفت...

این سخت ترین قرار داد زندگی ام است قرار دادی که بدون آگاهی بار ها و بارها پایش امضا زدم و برای من بیشتر شبیه قمار است تا قرار داد!

و هر بار در این قمار بی رحمانه زندگی بخشی از من را با خود بردند

دیگر چیزی برایم باقی نمانده که برای عشق و محبت قمارش کنم!

جز نفسی که گاهی وقت ها یادم می آورد که آری تو هنوز هم زنده ای!

اگر این را هم قمارش کنم  یا به فروش بگذارمش  چه؟!

اگر این کار را کنم امکان دارد   لحظه ای که ریه هایم برای آخرین بار هوا را در آغوش میکشند و قلبم تپش را  هر دقیقه  بیشتر از قبل فراموش میکند در آغوشی پر از عشق بمیرم ؟!

نمیدانم..!این روز ها خریداران هم طمع کار شده اند!!

و قمار باز ها هم بی رحم تر و قهار تر از قبل...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Biography

من مطمئن نیستم که واقعا وجود دارم
من همه ی نویسندگانی هستم که خوانده ام
تمام افرادی که ملاقات کرده ام
همه ی زنانی هستم که دوستشان داشتم و تمام شهرهایی که دیده ام
-خورخه لوئیس بورخس