پولاریس

مینویسم زیرا این تنها یادآور وجود من است

گاهنوشت2

yeganeh. dokht ۱۴۰۲/۱/۲، ۰۱:۲۰

یه سال دیگه هم گذشت... ناخوداگاه دیشب مشغول مرور کردن گذشته ام شدم و فهمیدم که چقدر قوی تر و بالغ تر شدم راحت تر میگذرم راحت تر عادت میکنم اما فراموش نه...

حالا که فکرش رو میکنم من هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نکردم فقط عادت کردم یه جای زندگیم یه گوشه ای رهاش کنم اما بازهم ریشه زد تو وجودم و افکارم ،فکر میکردم فراموش کردم اما نه ...

هنوزم یادمه اون روز رو هنوز یادمه لب های کبوده بابام رو پاهای کوچیکم رو که زخمی شده بودن و من تو کوچه ها می دویدم وفریاد میزدم تا شاید یکی بتونه بهم کمک کنه تا  بازهم شانس بودن با پدرم رو داشته باشم ...

من هنوز فراموش نکردم اخرین مکالمه ای رو که با خاله رویا داشتم و بغضی که گلوم رو می فشرد هنوز فراموش نکردم روزی روکه دایی مسعود بهم گفت خیلی خوشحالم که بهم زنگ زدی هنوز فراموش نکردم روزی رو که جسم خسته ی بابابزرگ رو به خاک سپردیم

هنوز فراموش نکردم روزی رو که با صدای گریه ی بابام از خواب بیدار شدم و فهمیدم مامانم مریضیش رو از ما مخفی کرده اما تا الان تظاهر کردم که چیزی نمیدونم....

هنوز فراموش نکردم روزی رو که دنبالش دویدم تا بغلش کنم اما هلم داد سمت دیوار هنوز فراموش نکردم حس تنهایی رو که برای اولین بار داشتم

همه چیز رو از تک تک اون روزها یادمه صدای تیک تیک ساعت ، تپش قلبم و رطوبت هوا رو همه رو به وضوح یادمه و همه ی اونا  مثل تیکه های پازل کنار هم قرار گرفتن و بخش غیر قابل انکار وجودم رو ساختن بخشی که هر چند وقت یکبار همه چیز رو در خودش می بلعه و نشخوار میکنه

بخشی که باعث شد من ترس از دست دادن داشته باشم بخشی که باعث شد سعی کنم تک تک لحظاتی که دست هاش رو لمس کردم بخاطر بسپارم وجودش رو نفس بکشم تا اگر دیگه نبودش بودن های گذشته اش رو به جرم نبودن های الانش تکرار کنم

اما بازهم میترسم هیچکدوم از اینها برای پرکردن تنهاییم و اروم کردن قلبم کافی نیست

حتی فکر کردن به اخرین وعده ی غذایی که خوردم شکمم رو سیر نمی کنه پس این چیز ها چطور میتونه قلبم رو اروم کنه این چیزا فقط باعث میشه وجدان ادم در این رابطه اروم باشه که «ایا من برای او به اندازه ی کافی خوب بودم؟!»

هعییییی...به قول هوشنگ ابتهاج من درین خانه ی تنها ،تنها غم عالم به دلم ریخته بود

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
Biography

من مطمئن نیستم که واقعا وجود دارم
من همه ی نویسندگانی هستم که خوانده ام
تمام افرادی که ملاقات کرده ام
همه ی زنانی هستم که دوستشان داشتم و تمام شهرهایی که دیده ام
-خورخه لوئیس بورخس